تاتلس(thoughtless) یک بیماری مسری آنتی باکتریال غیرمیکروبی شایع است که مستقیما بر مغز انسان اثر گذاشته و سبب اختلال در فعالیتهای فکری و تصمیم گیری فرد میشود. این عارضه فاقد هرگونه علائم بیرونی و ظاهری است. به بیان دیگر می توان آنرا نوعی اختلال پارانویا و آشفتگی در تکامل مغز دانست اما اینکه این اتفاق چگونه رخ میدهد، هنوز مشخص نیست.
این بیماری در برخی از مناطق وراثتی و در نقاط دیگر بهشدت وابسته به محیط بوده و اغلب متخصصان بر این باورند که بیماری تاتلس با کبر و نخوت درونی شخص رابطه مستقیم دارد و با تاثیر بر روی تفکرات فرد مبتلا، اسباب بروز منیت کاذب در وی را بوجود آورده که در نهایت منجر به این ناهنجاری می شود.
علائم
از مواردی که سبب شده این بیماری هولناک تاکنون ناشناخته بماند و تاثیرات مخرب آن همچنان ادامه داشته باشد وجود این حقیقت است که تاتلس تا پایان دوره زندگی فرد، بدون هیچ علائمی دنبال میشود و افراد مبتلا به این عارضه به شکل معمولی به حیات خود ادامه می دهند.
به این مرحله از بیماری، دوره نهفتگی گفته میشود. این وضعیت حتی ممکن است تا پایان عمر شخص مبتلا ادامه یافته و فرد متوجه بیماری خود نشود، با این توصیف، بدلیل عدم آشنایی و آگاهی از نشانه های این عارضه خطرناک، فرد مبتلا خود را بهیچ عنوان بیمار قلمداد نمی کند.
شایان ذکر است نحوه انتقال این بیماری بسیار عجیب و خاص بوده و با هیچ یک از امراض دیگر قابل مقایسه نیست. تنها افرادی با مشخصات خاص، مستعد ابتلا به بیماری تاتلس بوده و این مرض در بین عامه مردم بندرت دیده می شود. این مهم نیز از دیگر دلایل ناشناخته ماندن تاتلس است.
گستره بیماری
گستره شیوع تاتلس تنها شامل افرادی شده که وظیفه یا مسئولیت بزرگی را در نهاد، اداره، دستگاه، سازمان یا وزارتخانه به دوش می کشند و صاحب جایگاه ویژه ای در پست مدیریتی خود بوده و به اصطلاح عامه، پشت میز نشین هستند. از این رو تاتلس را بیماری دولتمردان می دانند و آنرا به رجال مهم مملکتی نسبت می دهند.
تاریخچه
این بیماری از اواسط سالهای ۱۳۸۸ برای اولین بار در ایران کشف شد و بعد از آن و طی سالهای ۹۱ تا ۹۷ بهشدت شیوع پیدا کرد، مطابق آمار و مستندات به دست آمده با بیشترین درصد مسئولین دچار این عارضه و بیماری خطرناک هستند!
چنین اختلالی نیز در برخی کشورها مشاهده و گزارش شده است و کارشناسان روند شیوع تاتلس در جهان را افزایشی توصیف می کنند، پیش بینی می شود بیماری تاتلس بهدلیل رفتار غیرمتعارف با سایر امراض در شاخه روانشناختی دسته بندی شود.
عوارض
یکی از عوارض مشاهده شده در بیمار تاتلس این است که فرد مبتلا در دوران مدیریت خود دست به رفتارهای خارج از منطق و استدلال زده و با دادن اطلاعات دروغین، سخنان ابلهانه و وعده های بی اساس، خویش را مدیری دانشمند، مقتدر و کاربلد معرفی می کند، حال اینکه تنها گذشت زمان بر صحت و سقم این مدعا گواه است و شواهد نشان داده در قریب به ۱۰۰ درصد موارد سخنان شخص مبتلا به تاتلس مردود و نادرستی و کذب گفتارش ثابت شده است.
از دیگر عوارض رفتاری فرد بیمار می توان به عدم پایبندی به تعهدات، مسئولیت پذیری و نقصان وجدان وی اشاره کرد، به نحوی که بیمار در مورد عدم برآورده کردن قول و قرارهای خود ایرادات بی پایه و باطلی را مطرح می کند که با هیچ معیار و سنجشی قابل پذیرش نیست و علیرغم بی اساس بودن حتی فردِ مبتلا به تاتلس بر آن پافشاری نیز می کند.
اما آنچه درباره تاتلس عجیب و حائز اهمیت بوده آن است که فرد مبتلا به این بیماری، دارای شیوایی بیان و نطق بلیغ بوده و با تسلط بر الفاظ از آن به عنوان مفرّی برای تغییر نظر مخاطبین استفاده می کند. این از نکاتی است که تشخیص بیمار بودن فرد را دچار شبهه کرده و هرگز کسی، یک مبتلا به تاتلس را در زمره بیمار به شمار نمی آورد!
عوارض متعدد دیگری در فرد مبتلا به تاتلس دیده شده اما بدلیل عدم جامعیت در موارد مطروحه توسط کارشناسان مورد تایید قرار نگرفته است.
راه های سرایت
راه انتقال و سرایت بیماری تاتلس نیز از دیگر مسائل پیچیده و مبهمی است که سبب شگفتی اکثر کارشناسان و متخصصان گردیده است. همانطور که گفته شد این عارضه به دوشکل وراثت و محیط انتشار پیدا میکند.
وراثت
در نوعی ژنتیکی آن، انتقال بیماری از طریق نوعی ژن، موسوم به « ژنِ خوب » یا good gene صورت گرفته و یک کروموزوم، عامل انتقال صفات وراثتی شناخته شده است. در این مورد فقط آلل ژن مربوط به والد مذکر، غالب بوده و جالب اینکه اغلب اوقات فرزندان مذکر و به ندرت فرزندان مؤنث، دریافت کننده این ژن خواهند بود. پژوهشگران حوزه وراثت و ژنتیک بر این باورند که فنوتیپِ فردِ مربوط به آلل غالب، بسیار شبیه والد خود بوده و اکثر رفتارهای وی را بروز خواهد داد. این نحوه انتقال بیماریِ تاتلس منحصرا مربوط به یک ژن خاص بوده که گمان می رود بر روی کروموزوم شماره ۱۸ قرار گرفته باشد. البته تحقیقات در این زمینه همچنان ادامه داشته و فرضیه های ضد و نقیضی از سوی دانشمندان مطرح شده است.
محیط
راه دیگر انتقال، محیط و شرایط پیرامون شخص مبتلاست، چنانچه گفته می شود اولین عامل ظهور این بیماری محیط است. هرچقدر بستر برای رشد و پرورشِ معکوسِ عقلی بر پایه تخیلات و اوهام، بیشتر باشد امکان وقوع بیماری تاتلس در چنین محیطی محتمل تر است. شیوع تاتلس در مکانهایی نظیر ادارات، سازمانها و نهادها سرعت بیشتری دارد. چنین اماکنی بدلیل چیدمان و داشتن الگوهایی خاص دارای جایگاههای ویژه ای هستند که اگر فرد در این بسترها پرورش یابد قطعا مبتلا به تاتلس خواهد شد.
نظریه پردازان این حوزه، ابزار و تجهیزات موجود در مکان را از عوامل تاثیر گذار بر ابتلای فرد به تاتلس دانسته و چهار عنصر «میز»، «صندلی»، «تریبون» و «میکروفون» را آفت این بیماری قلمداد می کنند. میز و صندلی و باصطلاح آزاداندیشان، کرسیِ مدیریت، مهمترین و مخربترین عامل بروز این بیماری خطرناک است. تریبون و میکروفون نیز نقش بسیار تعیین کننده در شیوع بیماری دارند و فرد به محض قرارگیری در معرض آنها عنان خویش را از کف داده و در نتیجه کنترل بیمار در این شرایط بسیار دشوار و حتی غیر ممکن خواهد شد!
راه تشخیص
از نکات بارزی که می توان از آن برای تشخیص بیماری تاتلس استفاده کرد، توجه به سخنان فراتر از باور فرد مبتلاست که شامل گفتارهای وهم گونه و خلاف واقعی است که به هیچ عنوان عملیاتی نخواهد شد. مصداق مثل «سنگ بزرگ علامت نزدن است»، می تواند مفهوم کامل این گفتار را منتقل کند. اما مطلبی که در این مورد حائز اهمیت بوده اینست که تنها گذشت زمان و عدم وفای به عهد، نادرستی گفتار بیمار را عیان کرده و پرده از راز تاتلس برخواهد داشت.
راه های پیشگیری
به مجرد شناسایی فرد مبتلا، باید در اسرع وقت اقدامات پیشگیرانه صورت گرفته و فرد مبتلا از بیماری خود آگاه شود. اما نکته بحث برانگیز اینجاست که مبتلایان به بیماریِ مخوفِ تاتلس، هرگز عارضه خود را باور نداشته و به هیچ عنوان خود را بیمار نمی دانند. از جمله مشکلات پیش روی دانشمندان القاء باور تاتلس برای خود بیمار بوده که تاکنون راه حلی برای آن شناخته نشده است، چراکه در هیچ آزمون و پایش آزمایشگاهی نمی توان این عارضه را به اثبات رساند. به عقیده کارشناسان از جمله راه های پیشگیری و بازدارنده که بتوان بوسیله آن مانع از ابتلای تاتلس شد، دور کردن افراد از چهار وسیله میز، صندلی، تریبون و میکروفون است که نقشی بسزا در تسریع بیماری داشته و اختلالات ذهنی بیمار را مشدد و متشنج خواهند کرد.
واکسن یا دارو
متاسفانه علیرغم تلاشهای مداوم و پیگیر متخصصان و دانشمندان تاکنون هیچ دارو یا واکسنی برای درمان یا پیشگیری از ابتلابه تاتلس کشف نشده اما تلاشها همچنان برای بدست آوردن پادتنی علیه تاتلس ادامه دارد.
درمان
این بیماری در زمره امراض لاعلاج محسوب شده که غیر از مرگ، هیچ راهی برای خروج از آن وجود ندارد. با وجود اینکه هنوز درمان قطعی برای بیماری تاتلس پیدا نشده اما راههای درمانی پیشگیرانه و مراقبتی که از سوی پژوهشگران پشنهاد می شود توانسته تا حدودی وضعیت روحی و عقلی بیمار را کنترل کرده و مبتلایان را برای ادامه زندگی امیدوار کند.
اولین اقدام و نخستین گام برای تسکین بیمار، خروج از محیط اداری و دوری از چهار عنصر زیانبارِ تاثیرگذار بر مبتلاست. به بیان دیگر انفصال از خدمت در هر مقطعِ مسئولیتی و مدیریتی بهترین گزینه پیشنهادی دانشمندان است. استراحت مطلق و کنترل قوای عصبی و مغزی با داروهای آرام بخش و نیز تجویز مُسکّن های قوی می تواند تا مقدار قابل توجهی فرد بیمار را تحت کنترل قرار دهد.
آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که فرد مبتلا به تاتلس، هرگز نباید در محیط پر ازدحام و در معرض دید مخاطبان قرار گیرد. حضور در اماکن شلوغ باعث شده تا بیماری مجدد به حالت اولیه خود بازگردد.
مسافرتهای خارج از منطقه محل سکونت به همراه خانواده می تواند مبتلا را از محیط و فضای کاری دور کرده و ذهن وی را به تعادل برساند.
یکی دیگر از راههای مؤثر در مراحل مراقبت و درمان، فاصله گرفتن بیمار از هر گونه فضای اداری و سازمانی است. دانشمندان با اجماع و اتفاق نظر تاکید فراوان داشته و باور دارند که این گزینه تا حدود زیادی می تواند مبتلایان به تاتلس را در سمت و سوی بهبود بیماری قرار داده و حتی سبب درمان آنان شود. هرچند همانطور که گفته شد این بیماری درمان قطعی ندارد اما امیدواریم دانشمندان بتوانند با پیشرفتهای متنوع و متعدد در حوزه های طب و فنآوری بویژه نانو سرانجام داروی این بیماری را نیز کشف کنند تا مسئولان معصومِ در بندِ این بیماریِ خطرناک، سریعتر سلامتی عقلانی خود را بازیافته و به آغوش جامعه بازگردنند!
سید نوید ساداتی فعال رسانهای مازندران