به گزارش برترین خبر، شروع این درگیری طایفهای به ۲سال قبل در منطقه شادگان واقع در استان خوزستان برمیگردد. ماجرا زمانی شروع شد که دهیار یکی از روستاها بدون هماهنگی با بزرگان منطقه تصمیم گرفت نام یکی از روستاها را تغییر دهد. با اینکه روستاییان و عشایر منطقه زمزمههایی درخصوص تغییر نام این روستا شنیده بودند، باورشان نمیشد که دهیار این تصمیمش را عملی کند. چند روز از اعلام این تصمیم گذشته بود که دهیاری تابلویی که نام جدید روستا روی آن حک شده بود را نصب کرد. نصب همین تابلو باعث ایجاد اختلاف بین اعضای ۲طایفه آلبوحصار و آلبوعبید شد. این ۲طایفه در همسایگی یکدیگر زندگی میکردند و قدمت این همسایگی به بیش از ۴۰۰سال میرسید. آنها در این سالها حتی با یکدیگر وصلت کرده بودند و روابط خوبی داشتند اما همین تابلو رابطهشان را با یکدیگر تیره و تار کرد.
اعضای طایفه آلبوعبید مخالف نصب تابلوی جدید بودند و میگفتند باید هرچه زودتر برداشته شود. به همین دلیل ۴نفر از آنها که مسلح به کلاشنیکف بودند به روستا حمله کردند و در جریان تیراندازی در روستا زنی هدف گلوله قرار گرفت و جانش را از دست داد. همچنین ۲کودک که ۶ و ۷ساله بودند نیز بهشدت مجروح شدند. بهدنبال این حادثه خونین پلیس وارد عمل شد و عاملان این تیراندازی دستگیر شدند. با وجود دستگیری قاتلان اما اعضای طایفه آلبوحصار که عزیزانشان را از دست داده بودند درصدد انتقام بودند.
دومین حمله
هرچند تا ۴۰روز آرامش بین این ۲طایفه حکمفرما بود اما بار دیگر آتش اختلافات بالا گرفت. درست ۴۰روز پس از نخستین درگیری چند نفر از طایفه آلبوحصار که بهدنبال انتقامجویی بودند به مینیبوسی که حامل چندین نفر از طایفه آلبوعبید بود حمله کردند. آنها مینیبوس را به رگبار بستند و یکی از سرنشینان آن را که جوانی ۳۵ساله بود به قتل رساندند و چندین نفر دیگر مجروح شدند. این حمله خونین اختلافات بین این ۲طایفه را وارد مرحله تازهای کرد.
درگیری در تشییع جنازه
۲ روز از قتل جوان ۳۵ساله گذشته بود و اعضای طایفه آلبوعبید قصد تشییع پیکر عزیزشان را داشتند. درحالیکه مراسم تشییع آغاز شده بود بار دیگر درگیری آغاز شد. مردان مسلح از هر دو طایفه با تیراندازی به جان یکدیگر افتادند و در این درگیری یک نفر از آلبوحصار جانش را از دست داد و یکی از اعضای طایفه آلبوعبید قطع نخاع شد.
دقایقی از درگیری در مراسم تشییع جنازه میگذشت که خانواده جوانی که قطع نخاع شده بود تصمیم گرفتند او را به بیمارستان منتقل کنند. آنها در راه بیمارستان بودند که ناگهان خودرویی که حامل مردان مسلح از طایفه آلبوحصار بود سر رسید و خودروی آنها را به رگبار بست. در جریان این درگیری نیز یک نفر از طایفه آلبوعبید جان باخت و یک نفر دیگر مجروح شد. این چهارمین کشته در چهارمین روز از شروع درگیریها بین این ۲طایفه بود و معلوم نبود در ادامه چهکسی باز هم قربانی خواهد شد. در این شرایط بود که بزرگان منطقه پادرمیانی کردند و با دخالت پلیس و دستگاه قضایی برای مدتی درگیریها خاتمه یافت.
جنایت در تاریکی
۸ماه از درگیریهای خونین گذشته بود و چند نفر از متهمان که بازداشت شده بودند آزاد شدند. یکی از آنها فردی بود که برادرش در این درگیریها جان خود را از دست داده بود و دیگری جوانی بود که پسرعمویش جان باخته بود. آنها که با گذشت ۸ماه هنوز به آرامش نرسیده و درصدد انتقامگیری بودند، چند روز بعد از آزادی از زندان نقشه حمله مسلحانه تازهای را کشیدند. این ۲عضو طایفه آلبوحصار وقتی هوا تاریک شد برق منطقهای که طایفه آلبوعبید در آنجا ساکن بودند را قطع کردند. آنها میخواستند در تاریکی شب و در شرایطی که هیچیک از دوربینهای مداربسته نصبشده در منطقه فعال نیست از آلبوعبید انتقام بگیرند. آنها در تاریکی شب به سوی عمو و برادرزادهای تیراندازی کردند که در این حادثه پسر جوان جانش را از دست داد و عمویش بهشدت مجروح شد.
قربانیان بیگناه
درگیریهای خونین همچنان ادامه داشت و طرفین درگیری برای قتل اعضای طایفه مقابل، همقسم شده بودند. به همین دلیل بود که ۲روز بعد مردان مسلحی از طایفه آلبوعبید به قصد انتقامگیری به خانهای از طایفه آلبوحصار هجوم بردند. این خانه در بالای روستا واقع شده بود و ساکنان آن با وجود اینکه از اعضای آلبوحصار بودند اما در درگیریها نقشی نداشتند و بیطرف بودند. مردان مسلح در این درگیری ۲نفر از آلبوحصار را به قتل رسانده و یک نفر را مجروح کردند.
انتقامگیری در ماهشهر
قتل ۲مرد بیگناه از آلبوحصار درگیریها را برای چندماه متوقف کرد. ساکنان منطقه تا حدودی به آرامش رسیده بودند و گمان میکردند که درگیریها به پایان رسیده است اما ۸ماه بعد خبر رسید که در جریان تیراندازی در جاده بندر ماهشهر جوانی از آلبوحصار بهدست مردان مسلح آلبوعبید به طرز فجیعی به قتل رسیده است. این جوان ۲۷ساله در جاده ماهشهر-آبادان در حال فروش سبزی با وانت بود که هدف گلوله قرار گرفت. مردان مسلح با شلیک تعداد زیادی گلوله جان وی را گرفته بودند. او هشتمین قربانی در درگیریهای این ۲طایفه بود.
درگیری در نخلستان
هر روز که میگذشت تلاش بزرگان منطقه برای ایجاد صلح و سازش بین این ۲طایفه بیشتر از قبل میشد. همین پادرمیانیها هم باعث شده بود آرامش تا حدودی به منطقه برگردد. این در حالی بود که همه اعضای طایفه آلبوعبید که حدود ۸۰۰نفر میشدند خانه و کاشانهشان را رها کرده بودند. مغازههای آنها در روستا و کشتیهایشان در دریا معطل مانده و همگی به مناطق دیگری کوچ کرده بودند. با این حال اعضای طایفه مقابل در سرتاسر خوزستان بهدنبال انتقامگیری از آنها بودند. در شرایطی که ۶ماه از آخرین درگیری میگذشت اعضای طایفه آلبوحصار در نخلستانی در بندر ماهشهر به کمین چند نفر از آلبوعبید نشستند. آنها با تیراندازی ۲نفر از آنها را هدف قرار دادند. با وجود اصابت گلوله اما این ۲نفر به مرکز درمانی منتقل شدند و از مرگ نجات یافتند.
این پایان درگیریهای خونین بین این ۲طایفه بود و بعد از آن بود که پادرمیانیها به ثمر نشست و طرفین توافق کردند که به درگیری پایان دهند و با یکدیگر صلح کنند.
مکث
خون بس
شیخ رحمن دورقی، بزرگ عشایر دورقیهای بنیتمیم در اینباره به همشهری میگوید: «هر ۲طایفه آلبوحصار و آلبوعبید از زیرمجموعههای طایفه ما هستند. این درگیریها حدود ۲سال طول کشید و تلاشهای زیادی برای ایجاد صلح و سازش بین آنها انجام شد. برخی اعضای این ۲طایفه با یکدیگر فامیل بودند اما اختلافی پیشپاافتاده موجب قتل ۸نفر، نقص عضو ۱۰نفر و مجروح شدن دهها نفر دیگر شد و بیشتر این افراد هم بیگناه بودند. شاید اگر همان ابتدا دهیار روستا برای تغییر نام روستا شتابزده عمل نمیکرد این اتفاق رخ نمیداد.»
وی ادامه میدهد: «در جریان کوچ طایفه آلبوعبید منطقهای به مساحت ۴کیلومترمربع خالی از سکنه شد. آنها حتی مغازههایشان را رها کرده بودند. زمینها و نخیلات و همه داراییشان را رها کرده و تا حدودی به اقتصاد منطقه هم لطمه وارد شده بود. اما وقتی تصمیم به صلح گرفته شد همهچیز به حالت عادی برگشت.» این بزرگ عشایر درباره چگونگی سازش این ۲طایفه میگوید: «چند روز قبل در مراسمی که در محلی به نام خانه سیدمحمد برگزار شد با پادرمیانی بزرگان هر دو طرف، طرفین درگیری با یکدیگر روبوسی کردند و قرار شد دیه قربانیان و مصدومان پرداخت شود و خدا را شکر که این اختلافات بعد از ۲سال به صلح و سازش ختم شد.»